مهرازی

وب نوشت های ن حسینی

مهرازی

وب نوشت های ن حسینی

مهرازی

اینجا
جایی ه که
بدون دغدغه ی باز نشر
از وبلاگهای دیگه،
توش مینویسم..

بایگانی
آخرین مطالب
نویسندگان
پیوندها

۲۹ مطلب با موضوع «نظم» ثبت شده است

۱۶آذر
در کوله‌بار غربتم یک دل، ازروزهای واپسین مانده‌ستعبّاس‌های تشنه‌لب رفتند، مشک صداقت برزمین مانده‌ستمن بودم و او بود و گمنامی، نامش چه بود؟ انگار یادم نیست!بر شانه‌های سنگی دیوار، نام تو ای عاشق‌ترین، مانده‌ستمثل نسیم صبح نخلستان، سرشار از زخم و سکوت و صبررفتید، امّا در دل هر چاه، یک سینه آواز حزین مانده‌ست:"رفتیم اگر نامهربان بودیم" رفتند امّا مهربان بودند "رفتیم اگر بار گران ..."، آری، بار گرانی بر زمین مانده‌ست!بر شانة خونین‌تان، یاران! یک بار دیگر بوسه خواهم زدبر شانة خونین‌تان عطر تابوت‌های یاسمین مانده‌ستزآنان برای ما چه می‌ماند؟ یک کوله‌بار از خاطرات سبزاز من ولی یک چشم بارانی، تنها همین، تنها همین مانده‌ست علیرضا قزوه
نرگس حسینی
۱۰آذر
در مشعر زخم تو رسیدم به تشهّدتا از عرفات تو رسیدم به منا ، هایبا گریه و با نذر کجا را که نگشتیمحیران تو ای آینه ی غیب نما، هایدر غربت این سینه برافروز چراغیدر خلوت این دیده جمالی بنما، هایآن شاعر شوریده که می گفت کجاییداینجاست بیایید شهیدان بلا! هایمن حنجره ام  نذر شهیدان خدایی ستمن حنجره ام وقف تمام شهدا، هایاز خویش بپرسیم کجاییم و چه داریماز خویش برون می زنی امشب به کجا؟ هایماندیم در این خاک و پری باز نکردیممُردیم در این درد و ندیدیم دوا، هایهای ای عطش آغشته ترینان! عطشم کُشتآبی برسانید به این تشنه هلا، هاییک بار بپرسید ز حالم که چرا هویتا پاسخ تان گویم یاران که چرا های
نرگس حسینی
۰۲آذر
کاروان از هفت شهر عشق و عرفان بگذرد راه بیت‌الله اگر از هند و ایران بگذرد مهربانا یک دو جامی بیشتر از خود برآ مست‌تر شو تا غدیر از عید قربان بگذرد «خون نمی‌خوابد» چنین گفتند رندان پیش از این کیست می‌خواهد که از خون شهیدان بگذرد؟ نغمه‌اش در عین کثرت، جوش وحدت می‌زند هر که از مجموع آن زلف پریشان بگذرد پردة عشّاق حاشا بی‌ترنّم گل کند شام دلتنگان مبادا در غم نان بگذرد وای روز ما که در اندوه و حرمان سر شود حیف عمر ما که در دعوا و بهتان بگذرد خون سهراب و سیاوش سنگفرش کوچه‌هاست رستمی باید که از این آخرین خوان بگذرد کاشکی این روزها بر ما نمی‌آمد فرود حسرت این روزها بر ما فراوان بگذرد کافر از کافر گذشت و گبر یار گبر شد کاش می‌شد تا مسلمان از مسلمان بگذرد حال و روز عاشقان امروز بارانی‌تر است نازنینا اندکی بنشین که باران بگذرد از شراب مشرق توحید خواهد مست شد گر نسیم هند از خاک خراسان بگذرد انگار دل استاد هم مثل دل من برای حضرت شمس الشموس مدام تنگ میشود.....این مدت با اینکه مدام مرا طلبیده اند ولی .. مدام دل تنگم..
نرگس حسینی
۲۳آبان
ای نسیمی که در کوچه ی دهلی بوی عود و حنا می دهد جانت از نشابور آیا گذر کردی؟ از سناباد و مشهد خبر داری؟ شوق پابوس صحن تو را دارم،  بانگ نقاره پیچیده در جانم پشت سر آن همه غم نمی دانم، پیش رو  این همه سد خبر داری؟ طوطی هند بودن نمی خواهم من کبوتر… نه، آهوی دلتنگم تو دلت سوز دارد خبر دارم، من دلم درد دارد خبر داری!
نرگس حسینی
۱۸آبان
من مست و تو دیوانه..ما را که برد خانه..؟؟صد بار تو را گفتم ..کم خور دو سه پیمانه. در شهر یکی کس را هشیار نمی بینم..هر یک بتر از دیگر شوریده و دیوانه.. هر گوشه یکی مستی دستی زده بر دستیوان ساقی سرمستی با ساغر شاهانه ای لولی بربط زن تو مست تری یا منای پیش تو چو مستی افسون من افسانه
نرگس حسینی
۱۳آبان
دسته‌گل‌ها دسته‌دسته می‌‌روند از یادهاگریه کن، ای آسمان! در مرگ توفان‌زادهاسخت گم‌نامید، امّا، ای شقایق‌سیرتان!کیسه می‌دوزند با نام شما، شیّادهابا شما هستم که فردا کاسهً ‌سرهایتانخشت می‌گردد برای عافیت‌آبادهاغیر تکرار غریبی، هان، چه معنا می‌کنید؟غربت خورشید را در آخرین خردادهابا تمام خویش نالیدم چو ابری بی‌قرارگفتم: ای باران که می‌کوبی به طبل بادها!هان، بکوب، امّا به آن عاشق‌ترین عاشق بگو:زنده‌ای، ای زنده‌تر از زندگی! در یادهامثل دریا ناله سر کن در شب توفان و موجهیچ چیز از ما نمی‌ماند، مگر فریادها علیرضا قزوه
نرگس حسینی
۰۸آبان
از آن نقطه که خطش مختلف بودنخستین جنبشی کامد الف بودبدان خط چون اگر خط بست پرگاربسیطی زآن دویی آمد پدیدارسه خط چون کرد بر مرکز محیطیبه جسم آماده شد شکل بسیطیخط است آنکه بسیطی آنگاه اجسامکه ابعاد ثلاثش کرده اندامتوان دانست عالم را به غایتبه این ترتیب ز اول تا نهایت
نرگس حسینی
۰۴آبان
ترس دارم به زیادت بکشد کم شدن منبار حسرت بدهد خوشه ی آدم شدن من
نرگس حسینی
۱۱مهر
من دست‌های آبی او را این روزها مایل به نان دیدمچشمان او رنگین‌کمانی سردبا هفت رنگ زردموهای او در کودکی جو‌ گندمی‌تر بوداو سفره‌اش رنگین سرش سنگیناو یک تن از مردان بلدرچینافسوس یادش نیستروزی کبوتر بود! علیرضا قزوه
نرگس حسینی