Zaha Hadid Architects have won a competition to design a library and learning centre for the University of Economics & Business in Vienna, Austria.
The 28,000 square metre building forms the central part of a new campus for the university.
The learning centre will include a library, tutorial rooms, administration offices, student centre, book shop, cafeteria, and event space.
The project is due for completion in 2012.
Here’s some more information from Zaha Hadid Architects:
–
Zaha Hadid Architects wins competition for the Library and Learning Centre at the University of Economics & Business, Vienna, Austria
Zaha Hadid Architects have been selected as the architects of the Library and Learning Centre (LLC) at the University of Economics & Business, Vienna. The new Library and Learning Centre will be the centerpiece of the University’s new campus and provide a significant upgrade to the University’s services. In addition to the new library, the LLC will also provide a language laboratory, tutorial rooms, administration offices, student centre, book shop, cafeteria, clubrooms and event space.
The new Library and Learning Centre rises as a polygonal block from the centre of the new university campus. The LLC’s design takes the form of a cube with both inclined and straight edges. The straight lines of the building’s exterior separate as they move inward, becoming curvilinear and fluid, generating a free-formed interior canyon that serves as the central public plaza. All the other facilities of the LLC are housed within a single volume that also divides, becoming two separate ribbons that wind around each other to enclose this glazed gathering space.
“I am delighted to be working in Vienna as I have a close affiliation with the city. As a centre of research, the Library and Learning Centre is forum for the exchange of ideas. It is very exciting for us to be part of the University’s expansion.” states Zaha Hadid.
Rector of the University of Economics & Business, Christoph Badelt said “A library and learning center should be more than a mere library in the classical sense: it is a research and a service facility, a workplace and lounge, a place of communication and a traffic hub, at one and the same time. With its breathtaking architecture, the design by Zaha Hadid manages to combine all the key functions of study in a most wonderful way. It is a vision that embodies this innovative concept of a university.”
PROGRAM: The LLC comprises a “Learning Center” with workplaces, lounges and cloakrooms, library, a language laboratory, training classrooms, administration offices, study services and central supporting services, copy shop, book shop, data center, cafeteria, event area, clubroom and auditorium.
CLIENT: University of Economics Vienna
ARCHITECT: Zaha Hadid Architects
Design: Zaha Hadid and Patrik Schumacher
Project Architect: Cornelius Schlotthauer
Project
Team: Marc-Philipp Nieberg, Kristoph Nowak, Enrico Kleinke, Stefan
Rinnebach, Niels Kespohl, Jan Hübener, Romy Heiland, Richard
Baumgartner
CONSULTANTS:
Structural Engineers: Arup Berlin
M&E Engineers: Arup Berlin
Façade Engineers: Arup Berlin
Cost Consultant: ATP Wien
Fire protection: HHP West, Bielefeld
Render Studio: Vectorvision, Leipzig
SIZE: 28.000m² net area
42.000m² gross area (205.000m³)
136m length,
Competiton
Two phase competition with six competitors in the first phase and three in the second phase.
1st prize: Zaha Hadid Architects
2nd prize: Morphosis
3rd prize: Prof. Hans Hollein
Other competitors: Studio Massimiliano Fuksas; Kada Wittfeld Studio
Start first phase: August 2008
Start second phase: October 2008
Decision: November 2008
Jury: Wolf D. Prix (head of jury)
Dietmar Eberle
Laura P. Spinadel (BUS Architekten, new campus masterplanner)
Peter Ehrenberger
Sepp Frank
Brian Cody
از طریق استفاده از فن آوری اصلی از فضای کتابخانه با اشکال هندسی بسیار پیچیده است که معماری جابجایی اشیاء شکل گرفته است. به طور معمول آن ساختمان در سراسر جهان با هیچ محل دیگری قابل مقایسه نیست و دانشگاه با این مسئله مواجه خواهد شد "ریسک های متعدد! چرا که برای اولین بار است که یک ساختمان با این خصوصیات ساخته و طراحی می شود و تا کنون ایجاد شده ، آن هم در سویا که طلایه دار معماری می باشد" اظهاراتی بود از Bofill.
ساختمان در جهت خط افق (به صورت افقی) در اندازه بالا گسترانیده شده وبا خیابان Diego de Riaño موازی می باشد که سطح 8.000 متر مربع را اشغال کرده، که 5.000 متر مربع آن فضای مفید است. با طول 130 متر که به پارک Prado با ارتفاع ناهموار با بالاترین نقطه افزایش تا 25 متر ، از روبه روباز میشود.
ساختمان ها در 4 سطح(طبقه) ، زیرزمین برای پارکینگ ، طبقه همکف را برای اتاق کنفرانس ،کافی شاپ و سایر فضاهای عمومی ، طبقات اول و دوم یک اتاق مطالعه گسترده ای برای 600 کاربر،همراه با زمینه های تحقیق سازماندهی شده است.
"هر دو طبقه بالایی اطراف محور مرکزی به یکدیگرمتصل است و به تمام فضاهای دیگر راه ارتباطی دارد" Bofill همچنین توضیح می دهد : این مدل ساختمان حس حرکت را متجلی می سازد که ساختمان آنرا منتقل می سازد. "هر اتاق با اطاق دیگری متفاوت است ، دیوارها و سقف ها در حرکتند ، تنها کف زمین ثابت است و آن احساس را منتقل نمی کند" انتظار می رود که این پروژه در پایان سال جاری میلادی آغاز شده ودر سال 2008 به پایان برسد. زاها حدید از تیمی از شرکت Vasque Idom ، متخصص در فن آوری بالا استفاده کرد که همچنین در پروژه Guggenheim de Bilbao کار کرده اند.
با بودجه اولیه 10 میلیون یورویی انتظار می رود که این طرح با افزایش بودجه مواجه شود. زاها حدید با حمایت از این پروژه انجلسیان و مردم سویا را به نگاه به آینده و فراموشی گذشته خو تشویق نموده است.
هدف از این کتابخانه جدید، ارتقای فعالیت های فرهنگی برای دانش آموزان و 3،300 محقق است که با استفاده از امکانات و ایجاد تمرکز برای دانشگاه و شهر سویا هدف های جدیدی را خلق کنند. آن را به عنوان تداوم اعمال پارک ، افزایش تدریج از مواد نرم و به یک سطح قوی. مناطق ، باز با منظره های وسیع ، به نفع ambiance از ساختمان. سمت جنوب ساختمان به دلیل سکوت بیشتر برای مطالعه اختصاص داده اند و سمت شمال را برای یک جریان فعالیت های خاص تخصیص داده اند. در طبقه دوم ، مطالعه برای دانش آموزان و 600 صندلی اتاق سخنرانی در سراسر سه سطح توزیع می شوند. پنجره طاق اصلی روشنگر سالن است و ارتفاع سه برابر فضای اصلی سالن پذیرایی، قلب ساختمان محسوب می شود. کتابخانه ، آنطور که حدید می گوید برای خواسته های جدید برای تکنولوژی بیشتر بر اساس مطالعه دانشگاه برنامه ریزی شده است ، در سال 2008 باز می شود.
نهمین جایزه «معمار 88» در دو بخش پروژههای مسکونی و عمومی به برگزیدگان اهدا شد.
به گزارش خبرنگار هنرهای تجسمی
خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، در مراسمی که شامگاه جمعه -22 آبانماه
- در سالن همایشهای مجموعه فرهنگی هنری آسمان برپا شده بود ،بعد از پخش
ویدئو کلیپی از کاندیدهای هر دو بخش پروژههای مسکونی و عمومی جوایز این
بخش با حضور یوسفی، قهرمانیان، مهرزاد، شیخ زینالدین، افشارنادری،
دانشمیر و میکوچی اهدا شد.
در بخش پروژههای مسکونی هیات
داوران جایزه سوم شامل لوح تقدیر و 10 میلیون ریال جایزه نقدی را به
پروژهی «دهکده خانواده خلیلی» کار «سهراب رفعت»، جایزه دوم را شامل لوح
تقدیر و 20 میلیون ریال وجه نقد به «شروین حسینی» و جایزه نخست شامل لوح
تقدیر، نشان معمار و 70 میلیون ریال وجه نقد به پروژه «سازه بامبو» اهدا
کرد.
همچنین در بخش پروژههای عمومی،
این هیات جایزه سوم شامل لوح تقدیر و 40 میلیون ریال وجه نقد را به
پروژهی محوطه ساختمانهای آزمایشگاه کار گروه «مشاور تاجفرزین»، جایزه
دوم شامل لوح تقدیر و 60 میلیون وجه نقد را به گروه «طراحی آرش» و جایزه
نخست شامل لوح تقدیر، نشان معمار و 100 میلیون ریال وجه نقد را به پروژه
مجتمع اداری تجاری کار «عباس ریاحیفر» و «فریناز رضوینیکو» اهدا کرد.
همچنین در بخش دیگری از این
مراسم، لوح تقدیر جایزه معمار 88 به «محمد اطهری»؛ سازنده سازهای فلزی
سنگین و سبک به عنوان یک صنعتساز موفق و همراه در کنار جامعه معماران
اهدا شد.
اطهری بیش از 40 پروژهی بزرگ را
همچون سینما چارلی، فرهنگسرای بهمن، مجتمع تجاری ونک، تالار آبگینه وزارت
امور خارجه، گالری آو و ... را به صورت فردی و گروهی اجرا کرده است.
کلانتری ؛ دبیر فنی جایزه معمار
نیز در این مراسم با ارائه گزارشی توضیح داد: 94 پروژه در این دوره به
دبیرخانه جایزه معمار ارایه شد که از این میان 51 پروژه مسکونی و 41 پروژه
عمومی بود و دو پروژه نیز حذف شد.همچنین 69 کار مربوط به تهران، شش پروژه
مربوط به اصفهان، سه پروژه مربوط به مشهد و سه پروژه مربوط به کرج، دو
پروژه از همدان، دو پروژه از اراک و از شهرهای بهشهر، بوکان، قزوین و ...
نیز هرکدام یک پروژه ارایه شده بود که این آمار نشاندهنده استقبال
معماران شهرستانی در قیاس با دورههای گذشته بود. اما کیفیت آثار بخش
عمومی به گفته داوران بهتر از بخش مسکونی بود.
به گفتهی کلانتری در مرحله اول
داوری که طی روزهای 18 و 19 آبانماه سال جاری انجام شده بود، هشت پروژه
مسکونی و 24 پروژه عمومی حذف شد و در مرحله نهایی چهار پروژه مسکونی و پنج
پروژه عمومی کاندید جایزه معمار شدند.
گفتنی است؛ آثار این دوره را
هیأتی متشکل از حسین شیخ زینالدین، کامران افشارنادری، رضا دانشمیر و
فرانکو میکوچی (از ونزوئلا) داوری کردند.
همچنین قرار است کلیه 30 طرح راهیافته به مرحله نهایی در نشریه معمار 58 به چاپ برسد.
دلمو نذر تو کردم که هنوز دلنگرونم
چی میشد مثل کبوتر زیر ایوونت بمونم
مث خواب بود مث رویا مث لمس آسمون بود
تو هیاهوی صداها یه سکوت مهربون بود
زیر طاق آینهکاری پای ایوون کبوتر
مث خواب بود مث رویا حتی از خواب تو بهتر
پای حوض نقره پوشت رو به گلدسته نشستم
دلمو به قفلای پنجره فولاد تو بستم
نه سر گلایه کردن نه دل شکوه شنیدن
نه امید دل سپردن نه توان دل بریدن
یه کلید کهنه چرخید توی قفل سینهم انگار
یه دل شکسته افتاد زیر دست و پای زوار
خراسان مُهر دریا میشود با گامهای تو
به دست ابرها تسبیح باران تو میچرخد
اگر شوق وصالت نیست در آیینهها، درها
چرا آیینه در آیینه، ایوان تو میچرخد
طواف عاشقان هم بر مدار چشمهای توست
سماع صوفیان هم گرد عرفان تو میچرخد
به سقّاخانهات زیباست رقص کاسههای نور
در این پیمانه، آن پیمانه، پیمان تو میچرخد
بیابان در بیابان گرگ شد، هر کوه، صیّادی
چقدر آهوی زخمی در شبستان تو میچرخد
در این آدینه لبریز از آغاز گل، شاعر!
شروع تازهای در بیت پایان تو میچرخد
***
برگشتهام امشب به خود از راه نشابور
شیرین دلکم یک دو دهن شوربخوان، شور
ای سوره اعراف من، ای قبله هشـتم
در ظلمت من پنجـرهای بـاز کن از نـور
ای طوس تو میقات همه چلّه نشینان
آبی تری از نور، درخشان تری از طور
از شهر سنـابـاد برایــم کفن آریــد
امّید که با نام تو سر بر کنم از گور
در حادثه موسای به هوش آمده ماییم
سبحانک یا نورتر از نورتر از نور!
مراسم اختتامیه جشنواره فیلم کوتاه تهران شامگاه گذشته در تالار اندیشه حوزه هنری برگزار شد .
برگزیده ها در ادامه...
واقعیتش قرار بود اول عکس اون کفش های کذایی رو که با استفاده از حربه ی قدیمی " نظر خودته ولی اگه نپوشی خودت میدونی " مجبور شدم بخرم رو بذارم توی وبلاگ.. ولی خدا شاهده که نه وقت کردم از این حرکتای ژانگولری بزنم نه موقعیتش پیش اومد...
عقد دایی بنده بالاخره به سرانجام رسید و بنده به طور اهم و اخص با آسفالت کف خیابون یکی شدم!!
خدایی این چه کفشی بود من پا کردم...؟؟!!
زنده باد کتونی سفید!!!
حضرت حافظ توی یه چنین مواردی یه بیت معروفی دارند که می فرماید:
چه آسان می نمود اول غم دریا به بوی سود
غلط کردم که این طوفان به صد گوهر نمی ارزد
این روزها خیلی حال میکنم شعرهای ایم دوست شاعرم رو میخونم.به همین جهت تقریبا شما هم محکومید که اگه به من سر میزنید اینا رو بخونید. بذارید به اینکه میگن نطلبیدش مراد..
اینا رو که خوندم یاد روزهای معدودی افتادم که بابام برام از خاطرات جنگ تعریف میکرد.. تهش یهو ساکت میشد و بغضشو که ته گلوش گیر کرده بود با یه نفس عمیق میکشید توی سینه اش.. خیلی بچه بودم ولی خوب یادمه...
توی آلبوم عکسای بابام یه عکس بود که چون صفحه اول بود بعضی وقتا کرمم می گرفت برش دارم ولی مامانم همیشه میگفت خیلی مواظب این عکس باش بابات رو این عکس حساسه.. آخرش فهمیدم اون عکس تنها یادگاری بهترین رفیق بابام بود که جلوی خودش شهید شده بود..
این بوی ناب وصال است یا عطر گلهای سیب است
این نغمه آشنایی بوی کدامین غریب است
امشب از این کوی بنبست با پای سر میتوان رست
روشن چراغ دل و دست با نور«امن یجیب» است
در سوگ گلهای پرپر گفتیم و بسیار گفتیم
امروز میبینم اما مضمون گلها غریب است
در مسجدِ سینه چندی است تا صبحدم نوحهخوانی است
بر منبرِ گونه شبها اینگونه اشکم خطیب است:
از سنگهای بیابان خاموش ماندن عجب نیست
از ما که همکیشِ موجیم اینگونه ماندن عجیب است
خشکید جوی ترانه بیگریههای شبانه
این نغمه عاشقانه سوز دلی بیشکیب است
با اشتیاق زیارت یاران همدل گذشتند
انگار تنها دل من از عاشقی بینصیب است
علیرضا قزوه
معیارهای ارزیابی:
اجرایی بودن طرح با توجه به امکانات موجود در ایران
ماندگاری و سازگاری با شرایط محیطی و منطقه ای
توجه به موضوع فرش و هماهنگی ایده با موضوع
دارا بودن هیت مستقل و ساختار شاخص نسبت به ساختمان های مشابه
توانایی تبدیل شدن نماد و نشانه در شهر تبریز
جوایز مسابقه:
نفر اول: سه میلیون تومان
نفر دوم: دو میلیون تومان
نفر سوم: یک میلیون تومان
منتخب کارفرما: دو میلیون تومان
زمان ثبت نام: از تاریخ 25/7/88 لغایت 25/8/88
زمان تحویل مدارک: تا آخر وقت اداری روز 25/11/88
زمان داوری: حداکثر تا تاریخ 15/12/88
نحوه ثبت نام و معرفی داوران مسابقه را در پوستر مسابقه -اینجا یا آنجا- دریافت کنید
قرار بود اول من اینو بذارم توی وبلاگم
ولی بعدش به کل مشغول یه چیزای دیگه شدم و فقط رسیدم برای چند نفر میل کنم..
حالا شما یکمشو اینجا بخونید یکمشم توی وبلاگ حلقه ی تفکر پویا
محمدحسین
جعفریان در دیدار شاعران با مقام معظم رهبری شعری را خواند که رهبر معظم
انقلاب فرمودند: بدهید این شعر را خوشنویسی کنند و بدهید به بنیاد
جانبازان و ایثارگران، آنجا آویزان کنند. جعفریان که خود جانباز است، این
شعر را به جانبازان تحت درمان در «کلینیک درد» بیمارستان خاتم الانبیاء
تقدیم کرده است. شعر محمدحسین جعفریان که در قالب نو سروده شده است،
«عاشقانههای یک کلمن!» نام دارد. دیگر نمیگویم؛ پیشتر نرو! اینجا باتلاق است!
حالا میگردم به کشف باتلاقی تواناتر
در اینهمه خردی که حتی باتلاقهایش وظیفهشناس و عالی نیستند.
همه چیز در معطلی است
ما را چه شده است؟
من بیدست، بیپا، زبان، گاهی چشم
و به گمان آنها حتی شعور
در دورافتادهترین اتاق بداخلاقترین بیمارستان
وظیفه حفاظت از مرزهایی را دارم
که تمام روزنامهها و شبکههای تلویزیونی
حتی رفقای دیروزم - قربتاً الیالله -
با تلاش تحسینبرانگیز
سرگرم تجاوز به آنند.
جالب آنکه در مراسم آغاز هر تجاوزی
با نخاع قطع شدهام
باید در صف اول باشم
و همیشه باید باشم
چون تریبون، گلدان و صندلی
باشم تا رسیدن نمایندگان بانکها
سپس وظیفه دارم فوراً به اتاقم برگردم.
پایان امپراتوری