مهرازی

وب نوشت های ن حسینی

مهرازی

وب نوشت های ن حسینی

مهرازی

اینجا
جایی ه که
بدون دغدغه ی باز نشر
از وبلاگهای دیگه،
توش مینویسم..

بایگانی
آخرین مطالب
نویسندگان
پیوندها
۲۱آبان

مجلس نهم

سه شنبه, ۲۱ آبان ۱۳۹۲، ۱۱:۳۰ ق.ظ
میشد تشنه از سر شط بلند نشود. وقتی گفتند آب بیاور،میشد سیاهی هایی که دو سوی نهر، پشت درختها بودند بشمارد و حساب کند که نمیشود.شب پیش که فامیل هایش در سپاه یزید، پنهانی امان نامه آوردند،میشد کمی فکر کند قبل اینکه سرشان داد بزند: « میگوئید من در امانم،پسر فاطمه در امان نیست؟».زیرک و شجاع بود و هوای همه چیز را داشت.پرچم را برای همین داده بودند دستش. میشد به او تکیه کرد.فقط پای برادرش که به میان می آمد وضع فرق میکرد. حساب یادش میرفت.یادش میرفت با دندان نمیشود مشک را این همه راه برد.یادش میرفت همه سیاهی های پشت درختها تیر دارند و عمود آهنی.یادش میرفت بی چشم و دست، اسب را نمیشود برد سمت خیمه ها.میشد تشنه از سر شط بلند نشود.میشد آب را نریزد روی آب.ولی پای برادرش که به میان می آمد...8. عبّاس بن علی بن ابیطالب علیه السلام
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۸/۲۱
نرگس حسینی