مهرازی

وب نوشت های ن حسینی

مهرازی

وب نوشت های ن حسینی

مهرازی

اینجا
جایی ه که
بدون دغدغه ی باز نشر
از وبلاگهای دیگه،
توش مینویسم..

بایگانی
آخرین مطالب
نویسندگان
پیوندها
۲۰آبان

مجلس هشتم

دوشنبه, ۲۰ آبان ۱۳۹۲، ۱۱:۳۰ ق.ظ
صدای شمشیرش می آمد. صدای تاخت اسب و زمزمه ی شعری که میخواند:« این مبارزه، جوهره ی مردان را آشکار میکند.این مبارزه، ادعا را از حقیقت جدا میکند.»نفس ها حبس بود. جوان های خویشاوند، سر لای زانوها پنهان کرده بودندتا فریادی را که راه بود نشنوند.جوانها، نیمه شب، دور از چشم بزرگترها رفته بودند بیابان.با هم پیمان بسته بودند پیش از علی اکبر بروند.میدانستند که هر زخم تن علی،پدرش را تکه تکه میکند.اما مگر پدر و پسر گذاشته بودند.علی گفته بود من باشم و شما بروید؟پدر گفته بود اول علی!فقط قبل رفتنچند قدم پیش رویم راه برود.7. علی بن الحسین علیه السلام
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۸/۲۰
نرگس حسینی

نظرات  (۲)

در روزگاری که علی گفتن جرم بود ...رفت وسط میدان و فریاد برآورد انا علی بن الحسین بن علی ...
باید هم عرباً عربا برگردد پیش پدر...