۲۸مهر
یک بانو، پی تحریم تنباکو، شکسته تنگ قلیانم
يكشنبه, ۲۸ مهر ۱۳۹۲، ۰۶:۱۷ ب.ظ
دوباره پر شده از عطر گیسویت شب سالدوباره عطر گیسویت، چقدر امشب پریشانم کتاب کهنهای هستم پر از اندوه یا شایددرختی خسته در اعماق جنگلهای گیلانم رها، بیشیله پیله، روستایی، سادۀ سادهدو بیتیهای بابا طاهرم، عریان عریانم شبی میخواستم شعری بگویم، ناگهان در بادصدای حملۀ چنگیز خان آمد نمیدانم چه شد اما زمین خوردم میان خاک و خون دیدمدر آتش خانهام میسوخت، گفتم آه دیوانم فراوان داغ دیدنها، به مسلخ سر بریدنهاحجاب از سر کشیدنها، از این غمها فراوانم شمال و درد کوچک خان، جنوب و زخم و دلواری به سینه داغدار کشتۀ حمام کاشانممن آن شاهم که پیش چشم من در کاخ یک بانو، پی تحریم تنباکو، شکسته تنگ قلیانم سکوت من پر از فریاد، یعنی جامع اضداد منم من اخم سعدآباد و لبخند جمارانممن آن خاکم که همواره در اوج آسمان هستم پر از عباس بابایی، پر از عباس دورانمگرفته شعله با خون جوانانم حنابندان که تهران تر شود تهران، من آبادان ویرانمصلات ظهر تابستان، من و بوشهر و خوزستان تو را لب تشنه ایم از جان، کمی باران بنوشانمسراغت را من از عیسی گرفتم، بازکن در را منم من روزبه، اما پس از این با تو سلمانمشکوه تخت جمشید اشک شد، از چشم من افتاد از آن وقتی که خاک پای سلطان خراسانمبه قول من اگر سلطان رضا باشد خدا را شکر که من یک شاعر درباری ام مداح سلطانم
۹۲/۰۷/۲۸