مهرازی

وب نوشت های ن حسینی

مهرازی

وب نوشت های ن حسینی

مهرازی

اینجا
جایی ه که
بدون دغدغه ی باز نشر
از وبلاگهای دیگه،
توش مینویسم..

بایگانی
آخرین مطالب
نویسندگان
پیوندها
۲۶مهر

همه جا همین جاست... باور کن!

جمعه, ۲۶ مهر ۱۳۹۲، ۰۴:۰۴ ب.ظ
بعد از ظهر بود که رسیدیم کربلا.گفتند لباس ها را عوض نکنید برای زیارت..  مستحب است..دم غروبخاک و خلیرفتیم میدان مشک...سلام کردیم به حضرت سقا،ادب کردیم و اجازه خواستیم برای زیارت حرم ارباب..جز این،ذکری نبود برای اذن دخول....حرم ارباب بی کفن،تنها حرمی ست کهاذن دخول ندارد..تا رسیدیبا همان حالمیتوانیبه دوشرف حضور پیدا کنی..دو روز بود رسیده بودیم مشهد.هنوز چشمم سو نگرفته بود از طلایی گنبد..روی پاهام بند نبودم از بی خوابی و درد..لباس ها هم که....کاروان که رفت برای شامخیالم که راحت شد،رفتم لباس عوض کنم و بروم حرم..در اتاق بسته بود..حال نداشتم دوباره برگردم پایین و کلید بگیرم از بچه ها....به یاد آن غروب کربلابه نیت زیارت حضرت اربابراهی حرم شدم..باور کنانگارفرقی نبودبینراهی شدن برای کربلایا مشهد..

نظرات  (۲)

سلام
قبول باشه

من که سعادتم نشد
باور می کنم رفیق ....باور می کنم .
قبول باشد .