مهرازی

وب نوشت های ن حسینی

مهرازی

وب نوشت های ن حسینی

مهرازی

اینجا
جایی ه که
بدون دغدغه ی باز نشر
از وبلاگهای دیگه،
توش مینویسم..

بایگانی
آخرین مطالب
نویسندگان
پیوندها
۱۱ارديبهشت

دو رکعت نشسته

چهارشنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۲:۲۴ ب.ظ
شنیده می‌شود از آسمان صدایی که...کشیده شعر مرا باز هم به جایی که ...نبود هیچ کسی جز خدا،خدایی که...نوشت نام تو را، نام آشنایی که -پس از نوشتن آن آسمان تبسم کرد و از شنیدنش افلاک دست و پا گم کردنوشت فاطمه، شاعر زبانش الکن شدنوشت فاطمه هفت آسمان مزین شدنوشت فاطمه تکلیف نور روشن شددلیل خلق زمین و زمان معین شدنوشت فاطمه یعنی خدا غزل گفته استغزل قصیده‌ی نابی که در ازل گفته استنوشت فاطمه تعریف دیگری داردز درک خاک مقام فراتری داردخوشا به حال پیمبر چه مادری دارددرون خانه بهشت معطری داردپدر همیشه کنارت حضور گرمی داشتبرای وصف تو از عرش واژه بر می‌داشتچرا که روی زمین واژه‌ی وزینی نیستو شأن وصف تو اوصاف اینچنینی نیستو جای صحبت این شاعر زمینی نیستو شعر گفتن ما غیر شرمگینی نیستخدا فراتر از این واژه‌ها کشیده تو راگمان کنم که تو را، اصلاً آفریده تو راکه گرد چادر تو آسمان طواف کندو زیر سایه‌ی آن کعبه اعتکاف کندملک ببیند و آنگاه اعتراف کندکه این شکوه جهان را پر از عفاف کندکتاب زندگی‌ات را مرور باید کردمرور کوثر و تطهیر و نور باید کرددر آن زمان که دل از روزگار دلخور بودو وصف مردمش الهاکم‌التکاثر بوددرون خانه‌ی تو نان فقر آجر بودشبیه شعب ابی‌طالب از خدا پر بودبهشت عالم بالا برایت آماده استحصیر خانه‌ی مولا به پایت افتاده استبه حکم عشق بنا شد در آسمان علیعلی از آن تو باشد... تو هم از آن علیچه عاشقانه همه عمر مهربان علی!به نان خشک علی ساختی، به جان علیاز آسمان نگاهت ستاره می‌خواهماگر اجازه دهی با اشاره می‌خواهم-به یاد آن دل از شهر خسته بنویسمکنار شعر دو رکعت، نشسته بنویسمشکسته آمده‌ام تا شکسته بنویسمو پیش چشم تو با دست بسته بنویسمبه شعر از نفس افتاده جان تازه بدهو مادری کن و این بار هم اجازه بدهبه افتخار بگوییم از تبار توایمهنوز هم که هنوز است بی‌قرار توایماگر چه ما همه در حسرت مزار توایمکنار حضرت معصومه[س] در کنار توایمفضای سینه پر از عشق بی‌کرانه‌ی توست"کرم نما و فرود آ که خانه خانه‌ی توست"شکوه وصف تو را این قلم چه می فهمد وجود داشتنت را عدم چه می فهمد دل سیاه، صفای حرم چه می فهمد حضور مادری ات را شلمچه می فهمدشده ست نام تو سربند هر جوان شهید تبسم تو تصلای مادران شهید...
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۲/۱۱
نرگس حسینی

نظرات  (۱)

فاطمه فاطمه است
خواستم از "بوسوئه" تقلید کنم، خطیب نامور فرانسه که روزى در مجلسى با
حضور لوئى، از "مریم" سخن مى گفت. گفت، هزار و هفتصد سال است که همه سخنوران عالم درباره مریم داد سخن داده اند. هزار و هفتصد سال است که همه فیلسوفان و متفکران ملت ها در شرق و غرب، ارزشهاى مریم را بیان کرده اند.
هزار و هفتصد سال است که شاعران جهان، در ستایش مریم همه ذوق و قدت خلاقه شان را بکار گرفته اند. هزار وهفتصد سال است که همه هنرمندان، چهره نگاران، پیکره سازان بشر، در نشان دادن سیما و حالات مریم هنرمندى هاى اعجازگر کرده اند. اما مجموعه گفته ها و اندیشه ها و کوششها و هنرمندیهاى همه در طول این قرنهاى بسیار، به اندازه این یک کلمه نتوانسته اند عظمت هاى مریم را باز گویند که:
"مریم مادر عیسى است".
و من خواستم با چنین شیوه اى از فاطمه بگویم، باز درماندم:
خواستم بگویم:
فاطمه دختر خدیجه بزرگ است.
دیدم که فاطمه نیست.
خواستم بگویم که: فاطمه دختر محمد(ص) است.
دیدم که فاطمه نیست.
خواستم بگویم که: فاطمه همسر على است.
دیدم که فاطمه نیست.
خواستم بگویم که: فاطمه مادر حسنین است.
دیدم که فاطمه نیست.
خواستم بگویم که: فاطمه مادر زینب است.
باز دیدم که فاطمه نیست.
نه، اینها همه هست و این همه فاطمه نیست.
فاطمه، فاطمه است. "


پاسخ:
فاطمه، فاطمه است..