۲۵اسفند
حیرانی نوشت 13
جمعه, ۲۵ اسفند ۱۳۹۱، ۰۹:۰۰ ق.ظ
باز هم دارم فکر میکنم
به نقطه ی اولم
به قلبم که تند تند میزند..
انگار دلش میخواهد کنده شود..
به ترسیم نقطه ی دوم فکر
میکنم،
نمیدانم تو کجایی؟
رشته ات ؟
اصالت ت؟
اینها را بگذریم..
نقطه ی اولت کجاست؟
حال قلبت چطور است؟
نقطه ی دومی هم داری؟
اینها را فقط خودت میدانی و
خدا..
اگر به حرکت فکر کردی،
و به هجرت،
کسی،
منتظرت هست.
تردید نکن...
بیا...
همین حالا
نیم نگاهی به قلبت بینداز..
۹۱/۱۲/۲۵
ماییم و پای لنگی در فهم بی نهایت...