۲۲اسفند
حیرانی نوشت 6
سه شنبه, ۲۲ اسفند ۱۳۹۱، ۰۳:۱۷ ب.ظ
تو همین مابینی که رفته بودم
گم وگور شم ،
یه چیزی به ذهنم رسید.
خب من بابد یکم بیشتر توضیح
بدم..
فقط اینکه بگم از چی خوشم
میاد، کافی نیست.
باید بگم که از چی ام بدم
میاد.
تازه، فکرکنم باز همه اینارم
که بگم، باز یه چیزی کم باشه..
اینکه اصلا این مثلا آدمی که
الان ... سالشه،یه چیزایی رو دوست داره، از یه چیزایی هم بدش میاد، از اولش که...
ساله نبوده.
بچّگیش چی؟؟
اصلا چرا یه چیزایی رو دوست داره، یه چیزایی رو نه؟؟؟
دلیلش چیه؟رو چه حسابی؟؟
هیچکس از اول عقل کل به دنیا نمیاد که..
خدایی فکر و حال کردی؟؟؟!!
گاهی اوقات رگ فیلسوفیم گل
میکنه، یه حرفایی میزنم که خودم باورم نمیشه!!!
ایول!!
اینجوری شاید بشه یه کارایی
برای این مختصاته کرد..
برای رو کم کنی خودمم که شده،
باید این مختصات رو بکشم ...
۹۱/۱۲/۲۲