۱۳تیر
در حاشیه ی برگزاری یک فصل..
سه شنبه, ۱۳ تیر ۱۳۹۱، ۰۹:۲۵ ب.ظ
هر عکس خودش یک پست مجزاست..ولی من نه حال نوشتن پست مجزا یش را دارم و از شما چه پنهان نه قصدش را دارم.پایین هر عکس شاید توضیح مختصری باشد و شاید هم نباشد.فقط آنچه باقی ماند،یک خدا قوت و قبول حق، برای آنها که نفسی گذاشتند پای کار.من به عنوان یک بیننده،از کار و اخلاص بچه ها لذت بردم.روز قبل پمپ آب مجموعه سوخته بود. شستن میوه ها به آن حجم برای خودش حکایتی بود..پیشانی بند روی کلاه خود این بود: یا حسین (ع)می گفت، سری که پیشانی بند یا حسین دارد، کلاه به کارش نمی آید.پیکرش، سر نداشت..برای مادرها توی سالن اصلی جا نبود.شب قبل تا پاسی از شب سالن بالا را برای مادرها آماده کرده بود..او گم نشده بود. مادرش گم شده بود!!آب معدنی نستله نبود.بعد از کلی جایزه های بین المللی و طرح های عجیب و غریب که ما هیچوقت دقیقا نفهمیدیم یعنی چی،حالا برترین مخترع زن جهان اسلام در سال 2008 ، پشت دوربین فیلم برداری ست..آوینی نوشته بود، من هر چه را کسب کرده ام از دنیای بیرون از دانشگاه آموخته ام..
۹۱/۰۴/۱۳