مهرازی

وب نوشت های ن حسینی

مهرازی

وب نوشت های ن حسینی

مهرازی

اینجا
جایی ه که
بدون دغدغه ی باز نشر
از وبلاگهای دیگه،
توش مینویسم..

بایگانی
آخرین مطالب
نویسندگان
پیوندها
۲۷خرداد

میهمانی.. ( یا افق آرمانی حرکت ما.. )

شنبه, ۲۷ خرداد ۱۳۹۱، ۰۴:۳۴ ب.ظ

نظرات  (۳)

سلام
چقدر تشنه بودم اونجا باشم
قطار اما آروم بود
برعکس من که بی تاب رسیدن بودم
دلم می خواست باشم که نشد
آه کشیدم مثل دفعات قبل که عاشقشون بودم و نشد که ...
عکسات عالی بود
عاشق ترم کرد
و بی تاب تر
عکس2،13و 14بیشتر از همه تاثیر گذار بود.
خدا خیرتون بده...
کاش از مراسم وداع با شهدا مسجد مهدویه هم عکس می گرفتید. تشییع شهدا، شب جمعه، اونم تو یکی از خیابون های شلوغ کرج دیدنی بود....
۲۸ خرداد ۹۱ ، ۱۹:۴۰ کهکشان خاموش
چه روز خوبی بود ... انگار همه رو هوا بودن ... اونهمه راه شده بود 2 قدمو به عشق 2 دقیقه بیشتر باهاشون بودن همه بی تابی می کردن ... من که دلم نمیومد دل بکنم ... اما الان که فکر می کنم حاضر نیستم با کلی پول اونهمه راه برم ... خودم فکر نمی کردم اینقدر عشق و تشنگی تو وجودم باشه ... یه جای این مراسم بد دلمو شکوند اونم اونجائی بود که مداح شعر شهدای گمنامو خوند .. انگار منو ترکوند .. چقدر بی لیاقتم که دیگه نطلبیدنم تا بازم این شعر و زمزمه کنم و همش شد یه خاطره که قاب شد و چسبید به دیوار دلم ... و یه عالمه حسرت .....................