۲۶دی
و اما تاریخانه..
دوشنبه, ۲۶ دی ۱۳۹۰، ۰۸:۱۶ ب.ظ
به احتمال قوی تا چند روز آینده میرم سفرپس بهتر دیدم تا قبل از رفتن موضوع تاریخانه رو به یه جایی برسونم..و اما تاریخانه..."تاریخانه" رو اولین بار توی کلاس دکتر ثبوتی شنیدماسم یکی از قدیمی ترین مساجد ایران، در شهر دامغان.استاد تاریخانه رو اینطور معنی کرد کهتاریخانه از دو بخش "تاری" و "خانه" گرفته شده.."تاری" به معنای "خدا" و "خانه" هم که خانه است..یعنی اگر ترجمه اش کنیم میشه "خدای خانه"..( یا خدایخانه)بچه ها کلی با این تفسیر حال کردن که ایول! من بعد به جای واژه ی عربی و نامانوس "مسجد" میگیم "خدایخانه"...!!بعدها دیدم که توی طراحی بعضی دوستان در کلاس های ارشد،در طراحی فضای نیایشگاهی اسلامی، واژه ی "تاریخانه" و "خدایخانه" جایگزینن کلمه ی "مسجد" شده..اما حقیقت اینه که مسجد تاریخانه ی دامغان،قبل از دوره ی اسلامی،یه چهارطاقی بوده که به عنوان نیایشگاه زرتشتی ها استفاده میشده..به عبارت ساده تر ،تاریخانه ی دامغان قبلا آتشکده بوده..به اونجا، ناری خانه هم گفته میشده،به معنی خانه ی آتش.به مرور زمان، ناری خانه، به تاری خانه تغییر اسم داده....حالا اصلا بگیم که تاری به معنی خدا باشهو به هیچکدوم از این سیرهای تاریخی هم کاری نداشته باشیمو بگیم که بر اساس همین لغت ِ "تاری خانه"، ما باید به جای مسجد، در فارسی بگیم "خدای خانه"..یه سوال پیش میاد:آیا "خدای خانه" بار معنایی "مسجد" رو داره یا نه؟!خدای خانه یعنی خونه ی خدا.یعنی خدا نشسته اونجا!! و اونجا خونه شه..یعنی در نظر گرفتن جای ثابت برای خدا..چیزی که حتی در کعبه هم در نظر گرفته نمیشه!_ مشکل من توی ترجمه ی کلمه ی کعبه هم همینه!!! آخه چرا به کعبه میگیم خونه ی خدا، در حالی که کعبه یعنی جسم مکعب شکل، جسمی که تمام وجوهش چهار گوشه.. _کلمه ی خدای خانه بعد تصنعی برای خدا قائله..و به نوعی کاملا مشخص یه ریشه ی بت گرایانه به خداوند الصاق میکنه..در حالی که اسلام معتقده :خداوند ، نادیدنی و ناپیداست..جسم نداره ..آلله نور السماوات و الارض..نور نیازی به خانه ی برای جلوس نداره..این کلمه ناشی از تفکر معابد در زمان قبل از اسلام ه.. که برای خدایان شون، مکان و لباس و .. متصور بودند..در حالی که خداوند از این صفات مبراست..در عبارت "مسجد"ما چند چیز میبینیم..مسجد یعنی محل سجده کردن..یعنی جایی که تو مسجود رو نیایش میکنی..یعنی اشاره به فضایی که باید یک جسم انسانی پر ش کنه و مسجود ، روح اون فضاست نه جسم اون فضا......به نظر مناگر دوستان معمار منکمی با زبان اصلی واژه ارتباط برقرار کنند،چنین فجایعی رو شاهد نخواهیم بود..اساتید برجسته ی معماری،همیشهاین بنای ارزشمند رو "مسجد تاریخانه ی دامغان" معرفی میکنند..نه "خدایخانه ی دامغان" !!خوبه که دوستان به این نکات لطیف و نغز توجه کنند..این پست طولانی شداز اینکه حوصله کردید سپاسگزارم..
۹۰/۱۰/۲۶