۰۱آبان
اختصاصی
يكشنبه, ۱ آبان ۱۳۹۰، ۰۷:۴۷ ب.ظ
بچه که بودمکارم این بود که هرشب با مادربزرگم بروم مسجد..مسجد کمی دور بود از خانه،ولی بزرگترین تفریح روزهای کودکی بود، مسجد رفتن...بعد از نماز عشا معمولا آقایی می آمد پشت میکروفن و دعا میخواند برای مریض ها...یک عبارتی میگفت که توی آن عوالم بچگی ملتفت ش نمی شدم.."مریض منظور، خصوصا مریض منظور"هی فکر میکردم این "منظور" دقیقا کیست که هر شب برایش دعا میکنند...؟!عجب مریضی سختی دارد که هر شب برایش دعا میکنند و خوب نمیشود..!!چقدر هم تاکید دارند روی او... لابد آدم خیلی خوبی ست... و خلاصه این " مریض منظور " ، برای ما حکایتی بود...بزرگتر که شدم و فهمیدم منظور از " منظور " کیست؟! ، و دوزاری کجم افتاد،علاوه بر ذکر دعاگاهیبا بچه ها به شوخی به هم اشاره میکردیم..که یعنی خدا شفایت بدهد فلانی...!!...حالا مدتهاست، عمل مبارک مسجد رفتن را ترک کرده ام..ولی واقعا این یکی-دو روزه دلم میخواست به یاد آن روزها، یکی برای من، به عنوان " مریض منظور " ، دعا کند...بعضی مریضی ها جز امراض حساب نمیشوند،ولیتا ویروسش نیت کند از بدن نقل مکان کند،پدر طرف را در می آورد....حالا حکایت ماست..ویروس مذکور ، خیلی ضیغی تر از آن است که بخواهد مرا با این هیبت -!- بیندازد..ولی ویروس بد پیله ایست...کل دیروز مرا خواباند..امروز هم با هم کلی آسته آسته رفتیم.....ذاتا حوصله ی مریض شدن ندارم..باید خوب شود.....برای مریض ها دعا کنید..خصوصا مریض منظور...
۹۰/۰۸/۰۱
همه ی مریض های منظور رو
بهتری مهندس؟
فک کن عجب ویروسی بوده ها!
سیب ها رو خوردی یانه!!!
می خواستم با چنتا انار بیام سراغت
به یاد حسینیه به من بگو حسین
چه با ویروس چه بی ویروس خریدارتیم رفیق
مقصود پست فواد تو نبودی! قصر در رفتی!
مقصود نظر رو وقتی دیدمت می گمت