۰۵شهریور
آخرین بیت در این دفتر باقی مانده
شنبه, ۵ شهریور ۱۳۹۰، ۰۶:۱۶ ب.ظ
جاده مانده است و من و این سر باقی ماندهرمقی نیست در این پیکر باقی ماندهنخل ها بی سر و شط از گل و باران خالیهیچ کس نیست در این سنگر باقی ماندهتوئی آن آتش سوزنده ی خاموش شدهمنم این سردی خاکستر باقی ماندهگرچه دست و دل و چشمم همه آوار شده استباز شرمنده ام از این سر باقی ماندهروزو شب گرم عزاداری شب بوهاییممن و این باغچه ی پرپر باقی ماندهشعر طولانی فریاد تو کوتاه شده استدر همین اسب و همین خنجر باقی ماندهپیش کش باد به یک رنگی ات ای پاک ترینآخرین بیت در این دفتر باقی ماندهتا ابد مردترین باش و علمدار بمانبا توام ای یل نام آور باقی ماندهسعید بیابانکی
۹۰/۰۶/۰۵
با تو ام ای یل باقی مانده
آدم هایی که می روند هر روز
و من حالم بد می شود از رفتنشان
گرچه با خیلی ها شان هم صمیمی نبودیم
ولی،... عمیقا دلتنگشان می شوم
این روزا به آدم هایی فکر می کنم که اگر می رفتم حالشان بد می شد
مردترین باش و بمان
گفتنش آسونه
و عمل کردنش ...