مهرازی

وب نوشت های ن حسینی

مهرازی

وب نوشت های ن حسینی

مهرازی

اینجا
جایی ه که
بدون دغدغه ی باز نشر
از وبلاگهای دیگه،
توش مینویسم..

بایگانی
آخرین مطالب
نویسندگان
پیوندها
۱۴بهمن

سرکاری ... یا بی خودی نوشت 11

پنجشنبه, ۱۴ بهمن ۱۳۸۹، ۰۸:۲۴ ب.ظ
بعد از مراسم معمولا میماند که مثلا سر به سرم بگذارد.. من هم که پایه ی شیطنت! آنقدر شلوغ میکند که آخرش مجبور میشوم از پا بگیرمش و بچرخانمش.. و او حسابی حال می کند از اینکه سرش گیج میرود! . . آخرش هم بهش میگم: این سری اومدی، بدون قوطی بگیر بنشون نیایا!! راهت نمیدم! . . و او باز هم انگار که حس کند رکب خورده باشد با حالتی حق به جانب میگوید: نه خیرم! من نمیارم!! . . بعد از اولین بار که با این قوطی تاریخی سرکارش گذاشتم ، پدرش برایش یک قوطی درست کرد، و رویش نوشت "قوطی بگیر بنشون" !!! بعد هم گذاشتش بالای کمد.. حالا هر وقت میآید میگویم برو قوطی ت را بیار.. اینبار گفتم اصلا بیار ببینم اصل است یا قلابی!؟! او هم در حالی که چشمهاش گرد شده بود گفت نخیرم، راسته! و من هم شروع کردم به بافتن تخیلاتم! که کجای کاری؟! قوطی مذکور، پین کد دارد!! تازه اگر زیرش را باز کنی سه تا نخودِ سیاه هم هست، که هر کدامشان یک رمز زیرش دارد! و اینکه قوطی بگیر بنشون هر کس، منحصر به فرد است ، نکند چینی اش را بهت انداخته باشند!!!!! . . بنده خدا دیگر مات مانده بود و فقط به مادرش که غش کرده بود از خنده نگاه میکرد! مادرش خیلی خودش را کنترل میکرد که با دمپایی دنبالم نیوفتاده بود..!! . . ولی برایش جالب است که من از پس زبان این بچه برآمده ام! تقریبا یک مدرسه از دستش به تنگ آمده اند!!! . . بچه ی دوست داشتنی ای ست... کمتر بچه ای با من توی این سن و سال عیاق میشود... معمولا آبم با بچه های ابتدایی توی یک جوب نمیرود.. ولی این یکی را خیلی دوست دارم... او هم بعضی وقت ها حرف هایی میزند که ما ، دسته جمعی شاخ هایمان در میآید... نمونه اش اینکه، اصلا منها نمیکند!!!!!! جمع میکند.. به عدد و حروف مینویسد، ولی منها نمیکند! کم کردن را دوست ندارد.. کریم است دیگر!
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۹/۱۱/۱۴
نرگس حسینی