۰۵بهمن
یادش بخیر..
سه شنبه, ۵ بهمن ۱۳۸۹، ۰۳:۲۱ ق.ظ
خیلی وقت بود مرحله ی کبودی رو اینقدر سنگین درک نکرده بودم....ساعت نزدیک 7صبحه...و دارم میرم بعد چند شب نخوابیدن،بخوابم...یاد شب های ژوژمان بخیر...انصافا دلم برای علیزاده و سحر خالی بند ، تنگ میشه وقتی اسم ژوژمان میاد...
۸۹/۱۱/۰۵