۱۹دی
بهشت زمستان ندارد..
يكشنبه, ۱۹ دی ۱۳۸۹، ۰۴:۲۸ ب.ظ
چندجا را امتحان کرده ایم.جواب امتحان همه مثبت.انگار همه شان با هم تله پاتی دارند!انگار همه شان وصل اند به یک جا.هر قدر هم که از هم دور باشند.امروز بهشت بودم.پیش آقا مرتضی.هر طرف که باشی انگار دارد به تو نگاه میکند..با آن لبخند ،که به قول کسی آدم همش فکر میکند الآن است که پقی بزند زیر خنده!نمیتوانی از دست نگاه خندانش فرار کنی..انگار اصلا آقا مرتضی آنجاستکه هر وقت حسابی کم آوردیحسابی به روغن سوزی افتادیدیگر عقل ت قد نمیدادبروی پیششو اوبا آن نگاه خندانشبگوید...: خب..!!!که چی....؟!فکر کردی الکی ست...؟!راه ما از کربلا میگذرد..و کربلا خون میخواهد..یا باید خون بدهی..و یاخون جگر بخوری.............................آی.....آقا مرتضی...آقا مرتضی....چه دل بی غشی داری...چه نگاه باصفایی...کلی نگاهت کردم امروز...کلی نگاهم کردی امروز...جان من دعا کن..آرام در گوش خدا نجوا کن..بگو حواسش به ما باشد...بگو ما جز به نگاه او دل خوش نکرده ایم...آقا مرتضی...دیدارهای ما دیر به دیر است..ببخش اگر بی معرفتیم....امروز رفته بودیم بهشت..انگار اینجا هیچوقت زمستان نمیشود..شاهدش این شمشاد ها....
۸۹/۱۰/۱۹
قول هم دادی یک بار با هم برویم.