۰۳دی
آغاز یک جوشش
جمعه, ۳ دی ۱۳۸۹، ۰۶:۰۵ ب.ظ
خیلی اتفاقی شد.یعنی اصلا تو نخش نبودم.چندبار دیده بودمش ولی همش تو دلم میگفتم این به درد من نمیخوره.میگفتم باشه واسه بعد.غافل از اینکه همینه اون که دنبالشم.امروز توی راه برگشتیهو به سرم زد بشینم ببینم چی میگه.خیلی وقتها قبل از اینکه بخوام یه کار فکری بزرگ رو شروع کنم میشینم پای حرفاش.مث همیشه گل کاشت..وسطاش بود که گفتم ای خدا...این همون حلقه ی مفقوده ست...از ابن خلدون قصه رو شروع کرد....تا ...تولید علم.حالا چقدر میشه روی ابن خلدون حساب کرد نمیدونم.ولی سیری که من میدیدم داره طی میکنه با مشاهداتم جور بود.دین نسل ها رو درآورد.خلاصه وقتی داشت تموم میشدهمین جور فکر بود که داشت به ذهنم هجوم میاورد..میرم بنویسمشون....اگر کمی گنگهو میخواید بیشتر بدونیدباید یک ساعت وقت بگذارید.سخنرانی از بازخوانی تاریخ تا بازسازی تمدن دکتر رحیم پور رو گوش کنید.اگرم تنبلی تون میاد برید و به وبگردی تون ادامه بدید...... خوش بگذره...
۸۹/۱۰/۰۳