۱۲آبان
بینابینی
چهارشنبه, ۱۲ آبان ۱۳۸۹، ۰۶:۲۰ ب.ظ
از دیشب که رفتم توی کما..تا امروز که هنوز توی کما هستم..فقط یک چیز تسکینم میدهد..روی قولم ایستاده ام..قولی که به خودم داده ام..برای ریختن..جانی ندارم..تنها چیزی که لبخند را روانه ی عضلات صورتم میکند..چشم توست و دلت..که هرگز نمیتوانی پنهانشان کنی...
۸۹/۰۸/۱۲