مهرازی

وب نوشت های ن حسینی

مهرازی

وب نوشت های ن حسینی

مهرازی

اینجا
جایی ه که
بدون دغدغه ی باز نشر
از وبلاگهای دیگه،
توش مینویسم..

بایگانی
آخرین مطالب
نویسندگان
پیوندها
۱۶مهر

گزارشی از یک مهمانی

جمعه, ۱۶ مهر ۱۳۸۹، ۰۷:۵۷ ق.ظ
دیروز مهمان یک دوست بودم.. مریم را هم برده بودم دوست پیدا کند.. پیدا کرد.. بعد از یکی دو ساعتی بذل خاطره، نیم ساعت آخر رسیدیم به موضوع اصلی .. خیلی وقت است دارم و داریم به امتداد یک احساس توی یک قلب فکر میکنیم.. این که چطور این احساس ماندگار شود.. و اینکه چطور این احساس گل کند.. هزار راه رفته ایم.. و هزار و یک راه دیگر مانده است.. یک جمله را همیشه یادم مانده است از یک دوست.. و آن اینکه ... تنور سینه ات اگر داغ باشد .. میتوانی تنور سینه ای را داغ کنی.. والا هر چه کنی راه به جایی نخواهد بود.. . . . و تنور سینه وقتی داغ میشود .. که درد داشته باشی.. که بخواهی.. لیلی زیر درخت انار نشست انار گل داد لیلی عاشق شد راز عاشقی همین است  کافیست انار دلت ترک بردارد(عرفان نظر آهاری)
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۹/۰۷/۱۶
نرگس حسینی

نظرات  (۳)

طبیب عشق مسیحا دم است و مشفق ،لیک،
چو درد در تو نبیند ،که را دوا بکند؟!
پاسخ:
دست شما درد نکنه.. یعنی این همه گفتیم طبیب هیچبی نفهمید!! قبلا هم بهت گفتم براش یه عینک بخر..
راستی................................................
روزت مبارک
و ...
به مریم خانوم هم از قول من تبریک بگو....
پاسخ:
سپاس مهندس. روز شما هم مبارک! شما هم به دوست من روزشو تبریک بگو.
در مورد ِ ندیدن ِ طبیب ،فکر کنم برعکسکی گرفتی.....
با طبیب کاری ندارم که دید یا ندید ،این شعر رو با این نیت می خونم :
که قدر درد رو باید دونست.
اگر باشه ،طبیب ِ عشق میاد...اگر نباشه ،خبری نیست که نیست....


دوستتون! تشکر می کنند و متقابلا تبریک میگن
(گل هم میفرستن)
پاسخ:
ما مخلص جناب طبیب هم هستیم.. ولی سر نمیزنند به ما.. گویا ویزیت در محل نمیکنند دیگه.. من باید یواش یواش برم دیگه.. هوای دوست منو داشته باشیا!! آیکون گل و بلبل