۱۶مهر
گزارشی از یک مهمانی
جمعه, ۱۶ مهر ۱۳۸۹، ۰۷:۵۷ ق.ظ
دیروز مهمان یک دوست بودم..
مریم را هم برده بودم دوست پیدا کند..
پیدا کرد..
بعد از یکی دو ساعتی بذل خاطره، نیم ساعت آخر رسیدیم به موضوع اصلی ..
خیلی وقت است دارم و داریم به امتداد یک احساس توی یک قلب فکر میکنیم..
این که چطور این احساس ماندگار شود..
و اینکه چطور این احساس گل کند..
هزار راه رفته ایم.. و هزار و یک راه دیگر مانده است..
یک جمله را همیشه یادم مانده است از یک دوست..
و آن اینکه ...
تنور سینه ات اگر داغ باشد ..
میتوانی تنور سینه ای را داغ کنی..
والا هر چه کنی راه به جایی نخواهد بود..
.
.
.
و تنور سینه وقتی داغ میشود ..
که درد داشته باشی..
که بخواهی..
لیلی زیر درخت انار نشست انار گل داد لیلی عاشق شد راز عاشقی همین است کافیست انار دلت ترک بردارد(عرفان نظر آهاری)
۸۹/۰۷/۱۶
چو درد در تو نبیند ،که را دوا بکند؟!