مهرازی

وب نوشت های ن حسینی

مهرازی

وب نوشت های ن حسینی

مهرازی

اینجا
جایی ه که
بدون دغدغه ی باز نشر
از وبلاگهای دیگه،
توش مینویسم..

بایگانی
آخرین مطالب
نویسندگان
پیوندها
۱۳شهریور
سفره را دارند جمع میکنند.. مردم دارند با پلاستیک و ظروف یکبار مصرف آنچه می توانند از سفرا برمیدارند.. به عنوان تبرک..  نگه میدارند... باشد برای روز مبادا.. باشد برای روزهای بی رمضان...... آنها که قدر این مهمانی را میدانند ، حسابی ناراحت اند و دلشان گرفته.. ولی حارث حسابی خوشحال است.. دارد مدارم خط های روی دیوار زندانش را میشمرد.. و حساب روزهای رفته و روزهای باقی مانده را می کند.. از حالا دارد توی فکر پلیدش ، نقشه میکشد برای آدمهایی که امشب تا سحر بیدار بودند.. قند توی دل حارث آب میشود که تا آخر هفته ی دیگر آزاد میشود. و مومنین حسابی حالشان گرفته است که سفره جمع میشود.. « این شبها که باقی مانده تا میشود ، ذخیره کنید...»    این را یکی از آن ته داد میزند... . . مهمانها دلشان نمی خواهد بروند.. نمیشود تمدیدش کنی خدا؟؟؟
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۹/۰۶/۱۳
نرگس حسینی

نظرات  (۱)

اعوذ بالله ...
من همزات الشیاطین،
و اعوذ بالله ان یحضرون...