۰۶خرداد
نرم نرمک
پنجشنبه, ۶ خرداد ۱۳۸۹، ۰۷:۳۱ ب.ظ
حواسمان باشد.
توی خودمان حل نشویم.
توی خودمان بر نخوریم.
چشممان یکهو باز مشود میبینیم فقط داریم برای یک حداقل غیر موثر برنامه میریزیم و همه به به و چه چه
یا اه و پیف شان هم فقط برای همین حداقل است.
این مدت سر پوستر این بلا سر من آمد.
آن روز بغل خیابان آن پسرک بی ادب ، با بی ادبیش همین را میگفت.
جلوی تالار آن جوانها که دعوایشان شده بود همین را میگفتند.
توی تالار آن قیافه های ترکیده همین را داد میزدند.
کنار سکوی پارک که نشسته بودیم آن دوتا که میدویدند و سرخمان کردند همین را فریاد میکردند.
آن تابلو فروش جلوی بازار هرشب به من همین را با پوزخند عکسهایش میفهماند.
باز هم بگویم...؟
داریم حل مشویم توی خودمان.
یک روز نشود کبک شده باشیم!
نشویم مثال اسلامی نیا عین آن دفتر کذا.......!!!
قلبم تیر میکشد هر روز.
شاید هم تیر قلبم را میکشد یکروز.
۸۹/۰۳/۰۶
نشد.
من اشتباه کردم.
حتی توام بعضی وقتا منو نمیخونی....
سر حرفم هستم به فضل خدا...
ببخش.