مهرازی

وب نوشت های ن حسینی

مهرازی

وب نوشت های ن حسینی

مهرازی

اینجا
جایی ه که
بدون دغدغه ی باز نشر
از وبلاگهای دیگه،
توش مینویسم..

بایگانی
آخرین مطالب
نویسندگان
پیوندها
۳۰ارديبهشت

دریچه ای به خدا

پنجشنبه, ۳۰ ارديبهشت ۱۳۸۹، ۰۸:۲۸ ق.ظ

آقا ؛ گروگان گرفتند!!

ارزش نداره آخه!

چرا این کارو میکنید؟

مگه اینا به چه درد من میخوره که کارت منو گروگان گرفتید!

جم میخوریم کارتمونو گروگان میگیرید!

یه لباس فارغ التحصیلی - البته به قول حضرت موسی خانی گل گلاب!  دانش آموختگی. - که دیگه اینقدر دنگ و فنگ نداره.

یه صف داره قد صف کوپن گوشت و برنج.

ماشالله خب فقط از بچه های ورودی ما و رشته ی ما یه چی حدود 200-300 نفر فارغ التحصیل میشن!

آدم صف رو که میبینه بیخیال جشن میشه!

من که نرفتم صف وایستم!

مدیا (همگروهی عزیز نقشه برداری و پترس فداکار گروه!) رفت مال منم گرفت!

وقتی برگشت بهش میگم کارت رو بده برای وسایل نقشه برداری گرو بذاریم .. میگه برای لباسا گرو گرفتن!!!!!!

به جون بابام من این لباسا رو نمیخورم!

خلاصه آخرش رفتیم سراغ کارگاه نقشه و دیدیم کارت همه مون یه جا گرو گرفته شده!

و در نهایت با وساطت حضرت استاد تئودولیت گرفتیم!

اون کارت آبیه که کارت دانشجویی اصلی که مدتهای مدیدیه در سینما ملت گرو مونده تا ما بریم مثلا فیلم مونو تحویل بدیم.!

خوب که نگاه میکنم میبینم خدایی این کارت دانشجویی ما جز گروگان بودن هیچ نقش دیگه رو ایفا نکرده!!

.

.

بگذریم

فردا برامون جشن دانش آموختگی میگرن.

نمیتونم بگم دلم برای این روزا تنگ میشه یا نمیشه.

ولی مطمئنم همه ی کسایی که 402c رو تجربه کردن دلشون برای قاب دشت تنگ میشه.

برای لبخند خدا از دریچه ی دشت.

برای صدای زنگوله ی گوسفندا.

برای شب های پر از ستاره ...


عکس ها از : مینا علیزاده باغبانان معروف به علی مقدس 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۹/۰۲/۳۰
نرگس حسینی

نظرات  (۲)

اووووه بابا احساس بابا رقیق القلب بابا تو که از روز اول تخت خوبه رو بردی ما رفتیم هوا و دشت رو نصفه میدیدم. بابا من که آخر نقهمیدم فاطمه ها چرا این قدر می خوابن چرا تو تو قزوین آشپزی از ذهنت پاک میشد این که چرا من اینقدر ماه بودم........
زود بیا ها من پشت در نمونم ببم جان این هم سینزده دفعه!!!!!
سلام
منم نرفته برگشتم فکر نمی کردم توی آسمون اینقد بی جنبه باشم اگه بودی یه عالمه برات گریه داشتم




بی خیال تو که دلت تنگ نمیشه پس چرا نگرانی
فقط مراعات میکنی



عصر جمعه ها چقد تن تن میان ومیرن و چقد ما توی خواب حیرانیم !!!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی