مهرازی

وب نوشت های ن حسینی

مهرازی

وب نوشت های ن حسینی

مهرازی

اینجا
جایی ه که
بدون دغدغه ی باز نشر
از وبلاگهای دیگه،
توش مینویسم..

بایگانی
آخرین مطالب
نویسندگان
پیوندها
۲۲ارديبهشت

پای پیاده میرود قافله ی نگاه من

چهارشنبه, ۲۲ ارديبهشت ۱۳۸۹، ۰۷:۴۴ ب.ظ
داغ کردم...

بدجور.

تو که دیگه شاهدی.

هر چی کردم برای تو بود.

حالا دیدن و شنیدن و حس کردن یه سری از این مباحث برام خیلی گرون تموم شده.

این جریان رو به سرانجام میرسونم.

ولی احساس میکنم با این شیوه نمیشه به اون هدف رسید.

شاید یه مدت حداقل تا بعد دفاعم نرم سراغش.

بعدش اگه عطش ش بود میرم..

اگه نبود نباید برم وگرنه میوفتم به روز مرگی.

دلم برای اونم میسوزه.

وسط یه مشت بچه گیر کرده!

یه مشت بچه که فکر میکنن بزرگ شدن.. ولی دیگه نمیدونن ملاک بزرگ شدن سن و عقل و علم نیست.

از نظر بعضی بزرگ شدن فقط به درجه ست.

.

.

به مام درجه بدید ..

چون انگار با زبون آدمیزاد نمیشه بهشون فهموند دفاع ما از دفاع اونا مقدس تره.

اونا اگه مَردن به جهاد اکبرشون درست عمل میکردن که الان اوضاع بچه های نسل من اینطور نباشه.

میدونی چی توی پوستر کم بود؟

من بهت میگم.

جای پوکه ی مغز نما کم بود.

پوستر اینم میزنم.

آب که از سر ما گذشت.

.

امروز رفتم توی شهر دیدمش.

به خودم گفتم شهر چطور باهاش کنار اومده.

بعد دیدم با همه ی اون چیزایی که میگن ،

مردم خیلی راحت تر از اونا قصه رو هضم کردن.

نگران نیستم.

چون تو توی لحظه به لحظه ش با من بودی.

پای تمام تلاشهایی که کردم و بار داد.

و پای همه ی تلاش هایی که کردم و بار نداشت.

تو خودت خوب میدونی طرف حساب من تویی.

امروز خیلی اعصابم ریخت بهم وقتی او صحنه فجیع رو دیدم.

دلم میخواست زمین دهن باز کنه و منو از این صحنه محو کنه.

نتونستم فکری رو که تو بهم دادی عملی کنم.

بیشتر از هر چیز ناراحت همین بودم.

نمیدونم تو از این کار راضی هستی یا نه.

ولی این دیگه ته بضاعت ما بود.

به ما ببخش.

وسع ما کمه.

دلم میخواست توی ذهنم همه چیزو همونطورکه تو گفتی بهم بچینم.

نشد.

نتونستم.

منو ببخش.

.

.

تو غایت نگاه منی.. ببخش اگر در عملم متبلور نمیشوی.

این از ضعف من است.


پای پیاده میرود قافله ی نگاه من

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۹/۰۲/۲۲
نرگس حسینی

نظرات  (۱)

با اینکه تو نوشتت مثل خیلی وقت ها رمز هست
ولی خیلی خوشم اومد در واقع یاد شبهایی افتادم که خاطره می نوشتی .بعضی وقتها تند بعضی وقتها لطیف البته من که نخوندم حدس می زنم!!!!!!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی