مهرازی

وب نوشت های ن حسینی

مهرازی

وب نوشت های ن حسینی

مهرازی

اینجا
جایی ه که
بدون دغدغه ی باز نشر
از وبلاگهای دیگه،
توش مینویسم..

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی

شمس الشموس

سید مرتضی آوینی

کربلا

سلوک گمنامی

دانشگاه تربیت معلم

هفت تیر

جیرانی

تعبیر وارونه یک رویا

کتاب بخوانیم

ما میتوانیم

سایت نو+جوان

حسین احمدی سخا

تا قاف

باروت

آتلیه 3در4

به انتظار ننشینیم

به انتظار بایستیم..

مکه

شیعه

زیارت اربعین

حسین علیه السلام..

حرمین

اربعین

پارک ملت

صدا و سیما

سبک زندگی

زنده باد زندگی

حاج خانوم

این شبها

همه جا همین جاست..
بایگانی
آخرین مطالب
نویسندگان
پیوندها
پیوندهای روزانه
۰۸شهریور
۷

Unknown

يكشنبه, ۸ شهریور ۱۳۸۸، ۰۶:۱۹ ب.ظ
میخواستم مطلب بذارم ولی میرم بخوابم....   شاید اعتراضی به خودم و امروزم
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۸/۰۶/۰۸
نرگس حسینی

نظرات  (۷)

۰۸ شهریور ۸۸ ، ۱۸:۳۲ اعظم
من فکر کردم مخفف اسم کوچیکتونه.میتونم بپرسم شما دخترید یا پسر؟بازم فکر کردم دخترین که گفتم عزیزم.ولی الآن یه کم شک کردم.میشه اسم کوچیکتونو بدونم؟من اصولا با این که صبورم ولی طبق برنامه ریزی هایی که تو ذهنم از کودکی تا حالا داشتم ودارم برای رسیدن به واقعیت منتظر و چشم به راه نمیشم.همیشه خودم به دنبالش میرم چون معتقدم حرکت به سمت حقیقت هم زمان رسیدن رو نزدیکتر میکنه هم هیجان انگیز و سرگرم کننده است.نفس انسان هم مشغول میشه که دیگه از بیکاری فکر و خیالات به سرش نزنه مثه خودکشی اعتیاد کار خلاف و... پزشکی هم همینه. ما به دنبال کشف حقایق هستیم نه منتظر ظهورشون.
۰۸ شهریور ۸۸ ، ۱۸:۳۷ اعظم
یه مثال:مثلا من میتونستم روزها و ماهها و... با شما صحبت کنم تا یه روزی بفهمم کی هستینو چیکاره این. طرز فکرتون چیه و...ولی چرا انسان ثانیه هاشو هدر بده؟ خیلی راحت همین حالا پرسیدم اسمتون چیه.رشتتونم که گویا معماریه.شمام اگه میخواین حقیقتو کشف کنین خودتون دست بکار بشین.منتظر شاهزاده با اسب سفید نشینین.
۰۸ شهریور ۸۸ ، ۱۹:۱۱ منو میشناسی
ببینم خانوم معترض پس قولی که به مردم میدی چی میشه ؟!
با هزار امید اومدیم اینجا که شاید از این حال و هوایی که خوب میدونی چه فاجعه ایست بیایم بیرون دیدیم به به اینجا هم از اصابت توپ ویرانگر مدیر گروه... امور مالی... امور فارغ اتحصیلان...امور شاغل التحصیلان و باقی دشامنه در امان نمانده است...
۱۰ شهریور ۸۸ ، ۱۹:۲۵ f_rahnama
ای نامرد شب با کی تلفنی حرف زدی گفتی پست میذاری به جز من؟!!!
تلافی میکنم...
۱۰ شهریور ۸۸ ، ۱۹:۲۷ f_rahnama
امروز رفتماموزش دعواااااااا ... فکر کن من دعوا کردم! بروکراسی اداری وادارم کرد ....
۱۲ شهریور ۸۸ ، ۱۸:۳۰ مهدیه
بابا اینجا که همه اوضاشون داغونه مراقب سلامتینون باشید حرص نخوریید
۱۲ شهریور ۸۸ ، ۲۱:۱۵ f_rahnama
مهدیه جان از توصیه ی مهربونانه ات بی نهایت متشکر....اما می خوام یه روز زبون روزه با ما بیای دنبال کارهای اداری ببینم سر حرفت می مونی یا نه؟!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم