فاصله بین اذان تا نماز

توی دنیای بزرگ ولی بسیار بسیار کوچیک ما گاهی اتفاقاتی می افته که واجب میشه آدم مغزشو از آک بندی در بیاره و یه نموره فکر کنه!    همیشه مردن و متولد شدن دو تا  موضوعیه که مخ منو بدجور به کار میگیره.   و این یکی دو روزه این دوتا اتفاق باهم ، و توامان اتفق افتاده......   از پیش یه دوست که داره بچه دار میشه میرم پیش یه دوست دیگه که عزیزی رو از دست داده....

شاید بزرگترین تذکرهای خداوند به ما همین حیات و ممات باشه. یعنی انا لله و انا الیه راجعون.... نمیدونم چرا ولی یه جور خوف و رجاست.....  وقتی کسی میمیره به خودم میگم عکستو روی اون اعلامیه ترحیم میبینی که یه نوار مشکی از گوشه سمت چپ به صورت مورب دلره از روش رد میشه؟؟؟؟     و وقتی یه نوزاد متولد میشه باز به خودم میگم نه خدا هنوز به تو امید داره والا یکی دیگه خلق نمیکرد....  پس متولد شو....   این روزا گرچه زیاد روبه راه نیستم ولی همین که حضور خدا رو همینجا نزدیک رگ گردنم حس میکنم حالم خوب میشه...

یادمه یه sms بود که میگفت :  وقتی به دنیا میایم توی گوشمون اذان میگن. وقتی میمیریم برامون نماز میخونن. زندگی چقدر کوتاهه. فاصله بین اذان تا نماز!