مهرازی

وب نوشت های ن حسینی

مهرازی

وب نوشت های ن حسینی

مهرازی

اینجا
جایی ه که
بدون دغدغه ی باز نشر
از وبلاگهای دیگه،
توش مینویسم..

بایگانی
آخرین مطالب
نویسندگان
پیوندها

۶ مطلب در آذر ۱۳۹۳ ثبت شده است

۲۹آذر
گاهى بعضى از جوانهاى ما که مراجعه میکنند و جوابى نمى‌شنوند، به من نامه مینویسند و التماس میکنند که اجازه بدهید ما برویم در صفوف مقدّم با رژیم صهیونیستى بجنگیم. ملّت، عاشق مبارزه‌ى با صهیونیست‌ها است و جمهورى اسلامى‌ [هم این را] نشان داده است. ۱۳۹۳/۰۹/۰۴
نرگس حسینی
۲۴آذر
برای یک روضه ی بازیک جفت پای تاول زده و زخمیکه از پیاده روی اربعین برگشتهکافیست...
نرگس حسینی
۲۱آذر
هر کس رو این روزها میبینممیگه جای همسرت خالی نباشه..ولیحقیقت اونهکه جای من خالیه..او دقیقا همون جاییه که باید باشه..این منم که جا موندم..توی دایره ی خلقتهر کس به حسین ع نزدیک تره،هست تره..و هر کس دورتر،نیست تر..اینجوریه که من الآن به فنا رفتم...
نرگس حسینی
۱۱آذر
جامانده ایم وشرح دل ما خجالت استزائر شدن،پیاده یقیناسعادت استویزا،بلیط،کرب و بلامال خوب هاستسهم چومن پیامک((هستم به یادت))استماهیچ، ما گناه... فقط جان مادرتامضا بکن که نوکرت اهل شهادت است
نرگس حسینی
۰۸آذر
سال 90سال بسیار سخت و شیرینی بود.خیلی اتفاق های خاصی افاد آن سال..همان سال بود اعزام های سنگین و سراسری راهیان ..تعداد خادمین زیاد بود و توصیحات هر اسم بیشتر..لیستی که تنظیم کردیم در قطع A3 بود ..چهار صفحه اگر اشتباه نکنم.شصت و چند نفر..لیست را گذاشتیم جلوی فرمانده ی استان.و بماند که چه شد..از آن لیست شصت و اندی نفره ی خادمین،یکی شان سال بعد توفیق جاروکشی صحن امیرالمومنین علیه السلام نصیبش شد ویکی هم امسال به امید خدا ،خادم زائران پیاده روی اربعین حضرت ارباب می شود..همین که از جنوب به کربلا رسیدیم،یعنیراه درست است..یعنیکربلا همچنان جاریست..خدا کند که هر کسدر منطقه ی خودشبه کربلای خودش برسد..و در کربلای خودشبه خیل اصحاب عاشورایی اباعبدالله بپیوندد..
نرگس حسینی
۰۴آذر
از امروز تا هفته ی آینده هوا بارونی ه..اونایی که به کاروان پیاده روی اربعین نرسیدن و کارشون جور نشده که برنحال و هواشون مث آسمون این روزهاست..پیاده روی از آبادان شروع شده..مردم بصره هم حرکت کردن..خوش به حال شون..دلم میخواست ، میتونست بره..یه جوری آه میکشه که من بدجور دلم میسوزه براش..کاش زودتر برات ش رو امضا کنه آقا..حتی به شکرانه ی روح تازه ای..اگرچه شعر برایت به سینه ام دارمبرای تا تورسیدن چقدر کم دارمتو از وجود پُری... بی نهایتی... محضیمنی که آمده ام رنگی از عدم دارممن از حوالی آن کوچه های بارانی استکه در هوای شما باد در سرم دارمگدا شدم به در خانه تو آمده امچقدر خوب که ارباب با کرم دارمنفس به سینه ام افتاده باز دلتنگمچقدر حسرت یک لحظه بازدم دارم«رواق منظر چشم من آشیانه توست»عجیب نیست که ایمان به پا قدم دارمدو دسته اشک گرفته است هیاتی در منمیان شور غزلخوانی ام دو دم دارم امیر قافله عشق گفته است که مندرون سینه عشاق هم حرم دارم
نرگس حسینی