مهرازی

وب نوشت های ن حسینی

مهرازی

وب نوشت های ن حسینی

مهرازی

اینجا
جایی ه که
بدون دغدغه ی باز نشر
از وبلاگهای دیگه،
توش مینویسم..

بایگانی
آخرین مطالب
نویسندگان
پیوندها

۸ مطلب در فروردين ۱۳۹۳ ثبت شده است

۲۹فروردين
توی مدرسه و توی دانشگاهحتی همین حالاو حتی تا همیشهیکی از شیوه های طرح سؤال و مسئلهاین بود:جاهای خالی را با گزینه مناسب پر کنید.هر قدر بیشتر از ایام عمر بی خاصیت م سپری میشودبیشتر ملتفت میشومکه گاهی اگر بعضی واژه هااز جمله ی زندگی بیفتندبا هیچ گزینه ی مناسب و نامناسبینمیشود جای خالی شان را پر کرد...خالی میماند آن جابرای همیشه..و این بزرگترین دروغ دنیاستکه تو بعد از مدتی سرد خواهی شد..شاید فقطساکت تر شوی ..و آن بغضسنگین تر..همین. بعضی هازندگی شانیک کتاب است..پر از حرف و محتوا..بعضیمتن اند..و بعضیتنها چند جمله..خوشا به حال آنهاکه بودن شانخاصیت دارد..و بدا به حال آنهاکه از گاو کم خاصیت ترند..و بدا به حال من..
نرگس حسینی
۲۸فروردين
از امیرالمؤمنین بیاموزیم که فرمود «والله لا اکون کالضّبع تنام علی طول اللّدم»،من مثل آن حیوان خواب آلوده نیستم،مثل آن حیوان سنگین خواب نیستم که با لالایی دشمن که به قصد شکار من و صید من انجام میگیرد به خواب بروم.نباید به خواب بروید، فریب خوردن هم امروز جرم است، دشمن را نشناختن و دوستانه و صادقانه و مخلصانه کاری را کردن که دشمن میکند هم جرم است. اولین دشمنی که بر ما میتازد، خواب و خواب آلودگی است
نرگس حسینی
۲۷فروردين
کاروان آذربایجان بود یا نهیادم نیست..فقط اینقدر یادم هست که راوی لهجه ی غلیظ ترکی داشت ولی فارسی حرف میزد..وسط طلاییه نزدیک محل علمداری حاج حسین خرازی ایستاده بودو یک جوری حرف میزدکه منی که داشتم خارج میشدم از منطقهحاضر بودم از کاروان جا بمانم ولی بشنوم روایت پر سوز او را..امروز داشتم توی عکس های راهیان آن سال غوطه میخوردمکه به این عکس برخوردم..و باز انگار ....خدا از ما نگیردراوی های اهل سوز و گداز را..آن ها که مانده اند تا زینب باشند..
نرگس حسینی
۲۳فروردين
نرگس حسینی
۲۰فروردين
بنده با یقین کامل می‌گویم که تخصص حقیقی درسایه تعهد اسلامی به دست می‌آید و لاغیر.سید مرتضی آوینیتصویر بزرگتر پیدا نشد.نوشته این تصویر را اولین بار توی پرسه زنی های تنهایی ام به بهشتدرست روبروی حجله ی آقا مرتضی دیدم..حالا وقتی نادر طالب زاده امشب با ابراهیم حاتمی کیا میگفت کهقرار بود سری بعد مرا با خودش ببرد فکه؛و من میخواستم ازاو فیلم بگیرم و او فقط حرف بزند. و مرتضی گفته بود خیلی خوب میشود و مخالفتی نکرده بود.و حاتمی کیا با لبخند نگاهش کرد..من یاد این ها افتادم که اخوی!آقا مرتضی اگر موافقت کرد برای این بود که میدانست هیچوقت برای بار بعد پایش به فکه نمیرسد..آدمی که معتقد است تمام اجرها در گمنامی ست،به این سادگی ها بازی نمیخورد؛ اخوی...
نرگس حسینی
۱۷فروردين
از سفر که برگشتیمبا خودم گفتم باید همه چیز را شست..ولی نمیدانستماین همه چیزشامل پول های توی جیب کت و کارت های اعتباری هم خواهد شد!!!
نرگس حسینی
۱۲فروردين
گاهیدلت میخواهدتوی صحن برادر بنشینی وفقطزمزمه کنی..و توی زمزمه هاصدای هق هقبالا میگیرد ..در حرم حضرت شاهچراغ،احمد بن موسی نایب الزیاره بودم..
نرگس حسینی